درهم نویسی


جمعه  صبحانه درست کردم برای خودم؛  سرم را روغن زدن و کمی بعد  دوش گرفتم.  پرندههای باغ را غذا دادم  و با دوستمان و دوست تازه واردمان رفتیم ایکیا؛  من شمع،  زیپ کیپ و کاسه کوچک و خرده ریزه خریدم؛  ناهار خوردیم و بستنی  و سر راه  سبزی پلویی و بادمجان و کرفس،  لیمو عمانی و خوراک حیوانات،  زیره هم گرفتم و برگشتیم خانه. ایشان هم رسیده  بود و خوابیده بود. 

خانه هم ریخت و پاش بود که فردا تمیز میکردم.  ایشان گفت شام جوجه کباب بخوریم گذاشتم بیرون جوجه ها را  و خریدها را جا به جا کردم. سبزیها را پاک کردم و توی کیسه گذاشتم تا بعد بشورم. چای دم کردم  و هندوانه با گلاب میکس کردم  و خوردیم. دوستمان وسایلش را برداشت که برود خانه دوست دیگرشب بماند. 

من  آشپزخانه را تمیز کردم حسابی و همینطور یخچال را  که فردا کارم کمتر باشد؛  ایشان بیرون را طی کشید و من هم  شیشه های  نشیمن خودمان را از داخل پاک کردم. کارهام را تحویل دادم و ایمیل فرستادم. از هفته دیگر کارم بیشتر میشود. 

شنبه هوا خوبه و باد شدیدی میوزد. دیشب ایشان برا ی خوابیدنم من را کشت؛  به چپ بخواب،  به راست  بخواب.چرا سرفه میکنی،  چراخرخرمیکنی. چراشکمت صدا میده،  چرامیری دستشویی. چراباد میاد،  چرا سگ پارس میکنه. و....... تو خواب هم غر میزنه! 

ازفشار غرغرهاش و ایراداتش گر گرفتم نیمه شب به خصوص که چند تا تیکه هم برای بیماری اومد. گل باید گرفت در آن دانشگاهی که متخصصش بیمار و بیماری را نفهمه! 

تو را به خدا بچه هاتونو درست تربیت کنیدکه دعای مردم را داشته باشید!

شب که خوب نخوابیدم از بکن و نکن ایشان؛  روز شنبه از خواب بلند شدم. یک خانه ریخت و پاش و نامرتب و کثیف. ابتدا خورشت کرفس درست کردم و گوشت شیشلیک هم بیرون گذاشتم و مارینت جوجه و گوشت را درست کردم.

تا ۱ همه جا را تمییز کردم؛  لباسها را ماشین شست و بیرون آویزان کردم. یک پرنده  ترسیده را به خانه آوردم و چک کردم بالهاشو و کمی بعد آزادش کردم. 

ماسک صورتم را زدم  و رفتم دوش گرفت. دوستمان از بیرون زنگ زد.  که خریدی دارم. گفتم  هندوانه یک قاچ برای خانه بخرد. یک سالاد شیرازی درست کردم با ماست موسیر و ناهار را دیر خوردیم. 

پسرها خوابیدند و من هم کمی کتاب خواندم و عصرانه سبکی فراهم کردم. شیشه های لیوینگ روم خودمان را از بیرون تمیزکردم. با ایشان رفتیم پیاده روی غروب. 

 نزدیک ساعت ۸ بود که تصمیم گرفتند بروند سینما؛  یک ربع به نه را ه افتادیم و سر راه رفتیم آفیس ایشان که دوربینش را بردارد و کمی بعد سینما بودیم. بین فیلم وسترن و کمدی رفتیم کمدی و دو تا پاپ کورن بزرگ گرفتیم  و فیلم را تماشا کردیم. 

۱۱ بود که برگشتیم خانه و مسواک زدیم و کمی حرف زدیم؛  دوستمان گفت که فردا چند تا ازدوستانش میان برای خداحافظی و ایشان کمی توی لک رفت. برای مدیتیشنم رفتم به تخت و دراز کشیدم و خوابم برد تا صبح. 

خواب خوبی داشتم طوری که یکشنبه ساعت ۷.۳۰ بیدار شدم و فکر میکردم ۹.۳۰ صبحه! 

یکشنبه هوا آفتابی بود و از باد و طوفان خبری نبود؛  پرندهها را غذا دادم و برگشتم تختم و مدیتیشن کردمو کمی خواندم. مادرم پیام داده بود که پاسخش را دادم. دوباره ۹.۲۰ بلند شدم؛ بلانکت ایشان که روی کاناپه ولو بود را تا کردم؛  شیشه های لیوینگ رومم مهمان و داینیگ و تی وی رووم را از بیرون شستم. 

کتری را پرکردم  و پنیر و کره توی جا کره ای تمیز گذاشتم. مربای آلبالو و توت فرنگی خانگی را  هم گذاشتم. با نان سنگک. ایشان بیدار شد که دوش بکیرد. تخت را جمع کرد و مرتب کرد. دوش گرفت و من هم اماده دوش شدم که زنک در را زدند. دوست دوستمان بود که با هم رفتند پارک  و برمیگشتند. حمام کردم و ایشان نان تست کرد و چای ریخت و صبخانه را خوردیم و جمع کردیم.  یک چای گذاشتم  با کمی شیرینی و آنها هم برگشتند؛  پسربچه بد اخلاق و خوشگل یکساله ای داشتند؛  چای خوردند و نیم ساعت بعد رفتند.  من طی کشیدم و کار چندانی نداشتم،  برنج خیساندم و سبزی ها را شستم. دوسری لباس شستم و بیرون آویزان کردم. ایشان باغ را صفا داد. ماشینش را شست. دوستمان کمی به من و کمی به ایشان کمک کرد. یک دور ماشین ظرفشویی را رو شن کردم. مایه دوغ آماده کردم و برنج را دم کردم. 

نزدیک ۲ ایشان آتش را رو به راه کرد و من هم کبابها راسیخ کشیدم؛ از درختچه  فلفم  ۲تا فلفل قرمزچیدم  لا به لای گوجهها زدم. 

سفره قلمکار را روی میز انداختم و دوغ را تو پارچ لعابی؛  پیازو سماق و کره هم گذاشتم. رفتم توی حیاط بیش ایشان. کبابهبآماده شد! 

بادمجانها را روی  ذغال گذاشتم تا دودی بشه و یک مشت اسفند هم توی منقل ریختم و رفتیم برای ناهار.

پس از نهار پسرها خوابیدند و من کمی استراحت کردم و مدیتیشن. 

عصرانه

پیاده روی

شام پیتزا 

دوشنبه روز پرکاری و سختی خواهد بود. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد