خواهان تنهایی

روزها گرم و مرطوب است و من چون  آونگ در زندگی روزمره ام هستم،  از این سو به آنسو! هر آخر هفته مهمان دارم و ایشان هم خوب همه را روی دوش من انداخته و خیالش راحت است. ککش هم نمیگزد،  خوب قرار شد فردا ناهار برویم بیرون و مادر ایشان گفت یک چیز توی خانه درست میکنیم! گفتم یک نفسی بکشیم و یک تنوعی باشد که فوری گفت راست میگی! 

امروز کلی با من حرف زد و از همان روشهای به سود پسرش ارائه داد که کفتم اگر داماد خودت با دخترت اینچنین بود و همه بار روی دوش دخترت بود باز هم همین حرفها را میزدی! که ساکت شد. خوب داماد ایشان نه تنها در خدمت دخترش که به شکل نوکر مادر ایشان است که از ته بازار باید برایش آجیل بخرد و توالتش را درست کند و  بالکنش را بشورد ولی پسرش وظایف  خانه اش را چرا باید انجام دهدخوب عروس برای چی هست. 

خانه از پای بست ویران است!

از همه زندکیم وا مانده ام یا میخرم و یا تمیز میکنم و میپزم و مهمانداری میکنم و تازه باید جواب  پس بدهم که چرا  تمیز میکنم! شما باشید ۴ روز در هفته مهمان داشته باشید خانه تان را به امان خدا ول میکنید؟؟ 

کوتاه کنم ناخشنودم از ایشان و بی مسوولیتی هایش و خودخواهی هایش،  از مادر ایشان که از همه کار انتقاد میکند و پر توقع است مانند ایشان و از مهمانهایی که تنها آمد را میشناسند و نه رفت! 

دلم میخواهد یکروز هیچکس خانه نباشد و من تنها باشم! 

دیروز با مادرم صحبت کردم و پیادهروی نرفتم چون از صبح خانه را تمییز کردم و بعد آرایشگاه و خرید برای مادر ایشان رفتم و کلینیک و خرید گوشت و مرغ و پنیر و ماست و گردو ودر آخر سر نان و تا شب هم مشغول بودم به جا به جا کردن. هفته  آینده سر کار می روم! 

به جای خوش گذراندن به دنبال سوغاتی هستیم! مادر ایشان دستور داده سر یک  راه یک جاروبرقی برایش بخرم!! که انگار نان سنگک است. 


پ.ن.روزهایی هستند که میبینم خدا بیشتر هوای من را دارد تا آنها که اهل زرنگی و رند بازی هستند؛  خدایا شکرت که اگر ریسمانت نبود ته دره بودم. دوستت دارم ای مهربان❤️❤️



نظرات 1 + ارسال نظر
ویرگول شنبه 18 دی 1395 ساعت 22:36 http://virgol.persianblog.ir

عزیزمممم قوی باش
تا کی می مونن پس مادرشوهر جان؟
خیلی سخته وقتی همش مهمان داشته باشی ادم دلش برای روزهای معمولی زندگی و خلوت و تنهاییش تنگ میشه

تلاش و پایداری میکنم .نمیدانم فقط میدونم تا سال آینده شاید تا خرداد! همه چیز به کنا ر خلوت هایم که از دست دادند به کنار.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد