۲۸ روز سپاسگزاری-روز ۲۰


مانند هرروز ۱۰ تا از داشته هایمان را مینویسیم و در برابر هر یک مینویسیم چرا سپاسگزار هستیم. یک به یک میخوانیم و در پایان هر یک سه بار میگوییم سپاسگزارم. 

به قلبتون بیاندیشید و چشمانتان را ببندید و در دل بگویید سپاسگزارم. 

لیست آرزوهایتان( روز ۱۳) را نیاز داریم؛  یک به یک بخوانید و چشمانتان را ببندید،  انرژیتان را روی قلبتان بگذارید و بگویید سپاسگزارم. 

پیش از خواب فراموش بهترین پیشامد روزتان را به یاد بیاورید و سپاسگزار آن باشید.


من از فردا سپاسگزاری خود را دوباره آغاز میکنم چون روزهایم در هم و برهم شدندو چندروزش جا ماند.بنابراین از فردا آغاز میشود. 

به ایشان میوه و آبمیوه و نان شیرمال دادم و رفت سر کارش. 

امروز به خودم استراحت دادم و توی تخت مدیتیشن کردم و کتاب خواندم و ۱۰ بلند شدم،  دوش گرفتم  و ملافه و روبالشی ها ی تخت را انداختم که بشورم و دیدم هوا بد نیست و فردا هم که خانه نخواهم بود این شد که تا دو خانه راتمیز کردم و در کنار تمیزکاری برای خودم آبمیوه گرفتم و خوردم،. میوه خوردم ، موزیک گوش دادم،  در خانه را باز کردم تا انرژی جریان پیدا کند. سه سری لباسشویی راروشن کردم.  کشوهای یخچال را تمیز کردم و یک ظرف بزرگ  سالاد درست کردم  که رفت توی  یخچال. لیست خرید جمعه را نوشتم،  شام را درست  کردم. تا ساعت ۳کارهایم به پایان رسید. کمی کتاب  خواندم و کارهای  خودم را انجام  دادم. 

یک لقمه کره مربا خوردم ساعت ۵ به مادرم و پدرم زنگ زدم و جواب ندادند،  به خواهر جانان زنگ زدم و ساعت ۶ برنج را دم کردم و سبزیجات پختم برای کنار مرغ و زرشک  شستم،  چای دم کردم و ایشان هم آمد. غذای پرندها را دادم و رفتم پیادهروی که دوستم و فرشته اش را دیدم و رفتیم پارک و آن‌ها  بازی کردند. دوستم گفت که دخترش جوس بارش را میفروشد اگر دوست داشتی ببین. کار بی دردسریت هرچند جایش زیاد خوب نیست . ۷.۵ خانه بودم و شام خوردیم یک ربع به هشت و تا خوردیم و جا به جاکردیم یک ربع به نه شد. روی کاناپه  دراز کشیم،  سرم پر از صدا بود.  کمی  بهتر شدم. 

برای خودم گل محمدی دم کردم و خوردم  و آرامتر شدم. بیزنسشان را پیدا کردم  و دیدم قیمتش را.ایشان که کفت نه و جایش خوب نیست.خو دم هم همین را گفتم.


تا خدا چه بخواهد. 

الهی خدا تمیشه برایتان خوبی و خوشی بخواهد. 


نظرات 2 + ارسال نظر
رهآ جمعه 25 آبان 1397 ساعت 23:37 http://rahayei.blogsky.com

اگه ی روزم بینش فاصله افتاد، دوباره از اول شروع کنم؟

سلام رها جان، نه از سه روز پیشش باید دوباره آغاز کنی.

سلام ایوای عزیز
لحظه لحظه زندگیت سرشار از شادی
ازبس از شیرینی دانمارکی گفتی به شدت دلم خواست برای دوستام درست کنم و ببرم خوابگاه ولی دستور امتحان شده ای ندارم و سابقه ام در خراب کردن شیرینی زیاد است:ـ)
ایوای عزیز میشه نحوه مدیتیشن و هیپنوتیزمتون رو برام توضیح بدین
البته اگر امکانش هست
ممنون از وبلاگ خوبتون ک باعث میشه سپاسگزاری رو تا اعماق وجودم حس کنم

سلام لادن جان، برای شما هم همینطور. من اینجا چون دسترسی ندارم به شیرینی فروشی خودم درست میکنم. اگر نزدیکم بود زحمتش را به دوش شیرینی فروش میگذاشتم
پست مدیتیشن و هیپنوتیزم را مینویسم. نیاز به تمرین دارند هرچند هیپنوتیزم خیلی بیشتر.
خدا را سپاس که حس خوب داری.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد